تأثیرات فقر بر زندگی فقرا و محرومین/ زوایای تاریک و سیاه فقر بر مردم
در این روزها و شرایط سخت اقتصادی و معیشتی از یک طرف شاهد اقدامات خیرخواهانه موسسات خیریه و مردمی هستیم که با کمکهای نقدی و غیرنقدی خود سعی میکنند بخشی از نیازهای مبرم و ضروری محرومین و مستضعفین جامعه را پوشش دهند و از طرف دیگر شاهد اجتماعات و نارضایتی های گاه و بیگاه اقشار ضعیف و محروم جامعه هستیم که بعضاً از تبعیض و بیعدالتی و… داد شکوه و شکایت سر می دهند.
تعریف واژه فقر
فقر یعنی درماندگی و ناتوانی انسان در تهیه و تأمین نیازمندیها و مایحتاج اساسی خود و افراد تحت تکفل برای داشتن و برخورداری از یک زندگی شایسته و آبرومند برای نیل به کمال مطلوب انسانی و قرب به الی الله.
خلاصه کلام اینکه به قول معروف: شکم گرسنه ایمان ندارد و فقر برای یک انسان معمولی و متعارف دروازه کفر است.
زوایای تاریک و سیاه فقر
بر کسی پوشیده نیست که فقر و نداری بلای بزرگی است که اگر هر انسانی به آن مبتلا شود به ناچار زوایای تاریک و سیاه این بلا را تجربه خواهد کرد و به طرف آن کشیده میشود و طبعاً با تأثیر و تأثرات نامطلوب زوایا و جوانب تاریک فقر مواجه میشود که در زیر به برخی از این زوایا اشاره میشود:
۱) استحاله فرهنگی و فکری
فقر و نداری باعث میشود انسان آنطور که باید و شاید از امکانات و آموزشی و پرورشی برخوردار نشده و درنتیجه مبتلا به بیسوادی و استحاله فرهنگی و فکری شود. شخصی که بیسوادی بر او عارض شده است، براحتی نمی تواند قوه فکر و اندیشه خود را پرورش دهد تا چه رسد به عرضه اندام در محافل فرهنگی جامعه.
۲) از دست دادن شأن و جایگاه اجتماعی مطلوب
بنا به فرمایش معصومین علیهم السلام، فقر سبب میشود که آبرو، حیثیت و شأن اجتماعی انسان از بین برود. یعنی آدم های فقیر در اجتماع و حتی جمع دوستان و آشنایان به فراموشی سپرده میشوند آنچنان که باید و شاید به حساب نمی آیند و سعی می کنند همیشه منزوی و دور از اجتماع باشند.
3) بی تفاوتی نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی
از آنجا که انسان فقیر در جامعه شأن و ارزش اجتماعی کافی ندارد و نمی تواند آن طور که باید در محافط سیاسی و اجتماعی حضور یابد، طبعا در بسیاری از تصمیم گیری های سیاسی و اجتماعی نمی تواند نقشی ایفا کند. او فقط می تواند به بقای زندگی خود بپردازد و نهایتا درپی گرفتن حق و حقوق پایمال شده خویش بر آید.
4) بی دینی
فقر حتی میتواند دین و مذهب انسان را تحت تاثیر قرار داده و از بین ببرد یا حداقل باعث سستی باورها و اعتقادات انسان شود چراکه چنین انسانی بتدریج ممکن است امکانات لازم برای انجام وظابف دینی را از دست بدهد و نتواند در مجامع دینی آنطور که شایسته است حضور یابد.
امام علی علیه السلام در این باره در نهج البلاغه می فرمایند:
“الفقر یخرس الفتن عن حجه. یعنی: «فقر زبان انسان زیرک را در بیان دلایل و براهین برحق بودن خود از کار بیاندازد، چه رسد به انسان غیر زیرک، چنین انسانی همیشه از نیل به اهداف و حق و حقوق خود محروم خواهند ماند”.
فقر از منظر قرآن و روایات معصومین علیهم السلام:
در قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام بارها به این موضوع مهم اشاره شده و از بلایی که فقر و نداری بر سر انسان میآورد سخن به میان آمده است. برای پی بردن به این موضوع مهم به چند نمونه بارز در این باب اشاره میشود:
قرآن کریم در آیه ۲۷۳ سوره بقره به الزام و وجوب کمک و انفاق فقرا و محرومین متشخص و آبرودار به خوبی اشاره می کند:
«لِلْفُقَرَاء الَّذِینَ أُحصِرُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ لاَ یَسْتَطِیعُونَ ضَرْبًا فِی الأَرْضِ یَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِیَاء مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُم بِسِیمَاهُمْ لاَ یَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا وَمَا تُنفِقُواْ مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللّهَ بِهِ عَلِیمٌ» [این صدقات] از آن(آن گروه از) نیازمندانى است که در راه خدا فروماندهاند و نمىتوانند[براى تأمین هزینه زندگى خود] در زمین سفر کنند. از شدّت خویشتندارى، فرد بىاطلاع، آنان را توانگر مىپندارد. آنها را از سیمایشان مىشناسى. با سماجت [چیزى] از مردم نمىخواهند و هر مالى[ به آنها] انفاق کنید، قطعاً خدا از آن آگاه است».
امیرالمؤمنین (ع) می فرمایند: “«الفقر موت الاکبر». فقر مرگ بزرگی است”.
منظور امام از این توصیف این است که، فقر عامل از بین رفتن قوا و استعدادهای ذاتی درونی انسان شده و مانع رشد و ارتقاء فردی و اجتماعی او میشود. طبیعی است که مرگ برای چنین انسانی که با فقر و نداری شدید دست و پنجه نرم می کند مرگ گواراتر از زندگی توام با سختی و زندگی ننگین است.
امام علی (ع) در کتاب کافی (جلد ۸ ص۲۱) میفرمایند: “«القبر خیر من الفقر». [قرار گرفتن در] قبر بهتر از وقوع فقر است”.
امام جعفر صادق(ع) نیز در این مورد فرموده است: “حضرت لقمان به فرزند خود توصیه کرد: «ای فرزند همه سختیها و تلخیهای روزگار را تحمل میکنم ولی سختی و تلخی فقر را نمیتوانم تحمل کنم»”.
البته با عنایت و دقت نظر در روایات معصومین علیهم السلام در می یابیم که گاهی از فقر مذمت شده و گاهی دارای فضیلت و افتخار ذکر شده است. به عنوان مثال پیامبر اکرم (ص)آن را مایه مباهات و افتخار دانسته و میفرمایند: «الفقر فخری و به افتخر» با اینکه به قول فلاسفه اسلامی «اجتماع نقیضین محال است »، ولی به طور خلاصه می توان گفت: از آنچه که از اجماع نظر علمای شاخص اسلامی همچون علامه مجلسی حاصل میشود در می یابیم که: اگر انسان در گرفتار شدن در فقر خود و اهل و عیالش کوتاهی کرده و مقصر باشد، این نوع فقر نه تنها مایه مباهات و افتخار نیست بلکه مذموم نیز هست و شایسته است که تمام سعی و اهتمام خود را به کار گیرد تا از آن رها شود. از طرفی اگر خداوند حکیم بنا به حکمت بی انتهای خود فقر را بر انسان مقدر نموده باشد و یا شرایط سخت زمانه و اجتماع علیرغم میل باطنی درگیر فقر و نداری شده باشد نه تنها مذموم و ناپسند نیست بلکه مستوجب صواب و پاداش نیز می باشد.
امام صادق (ع) در روایتی از قول پیامبر اکرم (ص): “«آتَاهُ اللَّهُ ثَوَابَ خَمْسِینَ صِدِّیقاً مِمَّنْ صَدَّقَ بِی». یعنی: به کسی که در مواجهه با فقر صبر پیشه کند، مقام و ثواب صدیقین عطا میشود”.